از شمارۀ

ابدیتی مثل انتظار

زیست‌نگاریiconزیست‌نگاریicon

شقیقه‌های متورم در ترافیکِ هشت شب

نویسنده: فربد مهاجر

زمان مطالعه:4 دقیقه

شقیقه‌های متورم در ترافیکِ هشت شب

شقیقه‌های متورم در ترافیکِ هشت شب

پنجاه دقیقه تا مقصد
این کلمه‌هایی که می‌خونید رو با صدای من بشنوید. رکوردر گوشی رو روشن کردم و دارم حرف می‌زنم. پس بی‌خیال زبان نوشتاری و دستور زبان صحیح بشید. خودمونیم و داریم به زبان خودمون حرف می‌زنیم. راحت، ساده، پر از ایراد محاوره‌ای اما بدون فاصله و انتظار برای پیدا کردن صدای کلمه‌ها.


ساعت هشت شبه. بارون میاد و من توی ترافیک موندم. خیابون قفل شده. خیلی از راننده‌ها ماشین رو خاموش کردن. ترافیک توحید با بارونِ اضافه. ناشرم یک ماه پیش بهم گفته یک متن بنویس درباره‌ی انتظار. احتمالاً وقتی توی پیامش بهم تاریخ تحویل رو اعلام کرد، یادش نبود که کلمه‌ها فقط چندتا حرف کنار هم نیستن و قدرت سرریز شدن دارن. انتظار. کلمه‌ی بدآوایی که حالا سرریز کرده توی ذهن من و ناشرم که منتظر منه تا این متن رو بهش تحویل بدم و من که منتظرم این کلمه‌ فاصله‌ی من و فکرها و ایده‌هام رو کم کنه. انتظار چیزی به جز فاصله‌ست؟

 

جلوتر تصادف اعلام شده است
سالوادور نوو شاعر می‌گفت: «وقتی سوار ماشین می‌شیم و با سرعتی دیوانه‌وار راه می‌افتیم تا فاصله‌ها رو از بین ببریم، تطبیق قدم‌به‌قدم ضرب‌آهنگ‌های درونی‌مون مثل نفس‌کشیدن یا سرعت گردش خون، در اثر ضرب‌آهنگ‌های ظریفی که اطراف‌مون رو گرفتن از بین می‌رن.» نتیجه چیه؟ دیگه چیزی مهار و آروم‌مون نمی‌کنه. خب سالوادور نوو هیچ‌وقت تجربه‌ی ترافیک سنگین توحید تو روز بارونی رو نداشته. اونم درحالی‌که جلوتر دو نفر زدن به هم و ماشین‌ها رو تکون نمی‌دن. پس ماشین براش یکی از تصویرهای سرعت و دیوانگی بود. سریع‌تر از اسب‌ها و دوچرخه‌ها و کالسکه‌ها. اما ماشین تو این لحظه برای من یکی از تصویرهای بی‌رحم انتظار و فاصله‌ست. تو باید سر جات وایستی و هم‌زمان نسخه‌ای از خودت رو ببینی که رسیده به مقصد و کسی که منتظرت بوده رو در آغوش می‌گیره. بعد یک‌آن به خودت بیای و ببینی که که چهل دقیقه تا اون لحظه فاصله داری.


این کش‌اومدن زمان و رفت‌و‌برگشت مدام ذهن، لحظه‌ای که از ضرب‌آهنگ طبیعی خارج می‌شی، درست همون لحظه‌ایه که تو انتظار رو می‌فهمی. چون وزن فاصله رو احساس می‌کنی که هرچی کش می‌آد، فشار بیشتری به شقیقه‌هات می‌آره.

 

دویست‌متر دیگر دور بزنید

مَپ قاطی کرده. طبیعیه. همه‌مون تجربه‌ش رو داریم. این اتوبان یه خط صافه و من راهی برای دور زدن نمی‌بینم. انگار مپ هم می‌خواد فاصله تا مقصد رو از بین ببره. اما در واقعیت چاره‌ای نداره جز این‌که منتظر باشه.


وضعیت انتظار یک تناقض بنیادین تو خودش داره. آدمی که این وضعیت رو تجربه می‌کنه، وقتی از دور خودش رو ببینه، موجودی رو می‌بینه که تسلیم فاصله شده و هیچ کاری نمی‌کنه تا زمان کمکش کنه. اما وقتی این نقطه‌نظر رو تغییر می‌ده و می‌ره توی ذهن خودش، جایی بین شقیقه‌هاش؛ می‌بینه که مدام در حرکته و مترها و کیلومترها رو می‌بلعه، دوباره برمی‌گرده به جایی که هست و دوباره شروع به حرکت می‌کنه تا فاصله رو از بین ببره. اون در فاصله از چیزی که منتظرشه وایستاده اما توی ذهنش عملاً فاصله از کار افتاده. این رفت‌و‌آمد وحشیانه باعث درد مزمن شقیقه‌ها می‌شه. تورم شقیقه‌ها وضعیت جسمانی جنون‌آمیزی رو می‌سازه. روایت‌های خودکشی آدم‌ها رو مرور کنید. این‌بار با توجه به تورم شقیقه‌ها. دار زدن پای یک درخت تناور. باز گذاشتن شیر گاز توی فضای بسته. غرق‌شدن توی رودخونه. شلیک گلوله به شقیقه‌ها. همه‌ی آدم‌هایی که این ثانیه‌ی پایانی رو تجربه کردن، یک ثانیه قبل از فشار شقیقه‌هاشون رنج عجیبی تحمل کردن که کلمه نمی‌تونه توصیفش کنه.

 

نزدیک‌شدن به تونل


کلمه‌ها. کلمه‌ها. کلمه‌ها؛ موجودات حیله‌گری که فقط تو فاصله و انتظار موضوعیت دارن و قدرت بیان مهم‌ترین سویه‌های پدیده‌ها رو ندارن. ما با زبان فقط روی حداقل‌ها وایستادیم. کلمه‌ پدیده‌ایه که همیشه تو انتظاره. با همون تناقض بنیادینِ وضعیت انتظار. کلمه‌ها مجموعه‌ای از چند حرف هستند که اول و آخر دارن. روی کاغذ فضای مشخصی رو اشغال می‌کنن که قابل اندازه‌گیریه. بعد از بیرون‌اومدن از حنجره هم زمانی رو به خودشون اختصاص می‌دن که اونم قابل اندازه‌گیریه. موجوداتی ثابت. اما هم‌زمان از لابه‌لای تک‌تک حرف‌های تشکیل‌دهنده‌شون سرریز می‌شن و فاصله‌ی ازلی ابدی رو می‌بلعن و دور خودشون می‌چرخن و همه چیز رو زیر‌و‌رو می‌کنن تا نزدیک بشن به مصداق خودشون. به پدیده‌ای که می‌خوان توصیفش کنن. هنری میلر می‌گفت: واژه‌ها تنهایی‌اند. من می‌گم واژه‌ها انتظارن. بیایید آخر متن رو ببریم سمت جمله‌های کلیشه‌شده و بگیم: و در آغاز کلمه، انتظار بود.

فربد مهاجر
فربد مهاجر

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.